امروزه روابط با والدین و صمیمی شدن با آن ها بسیار سخت تر از گذشته شده است. شاید به علت فاصله ی زیادی که امروزه بین دو نسل به وجود آمده، بین فرزندان و والدین نیز فاصله افتاده است. با این حال بسیاری از والدین و بسیاری از فرزندان واقعاً دوست دارند با هم صمیمی تر بوده و روابطشان را پایدارتر کنند و برای بهبود روابط خود و صرف وقت بیشتر و با کیفیت تر با هم تلاش کنند. اما راه های انجام این کار را نمی دانند. با فن تریکس همراه باشید تا با روش های صمیمی شدن با مادرتان آشنا شوید.
برای ایجاد یک رابطه ی هر چه نزدیک و صمیمی تر با مادرتان
1- برای روابطتتان برنامه ای ترتیب دهید.
اگر جزء آن دسته افرادی هستید که هیچگاه با مادرتان ارتباط برقرار نکرده، یا روابطتان با مادرتان بسیار کم است، حتماً با مادر خود نشسته و برای هر چه بیشتر در کنار هم بودنتان برنامه ریزی کنید. سعی کنید حتماً روزی چند ساعت از وقتتان را خالی گذاشته و وقتتان را فقط به همدیگر اختصاص دهید، در کنار هم باشید و به هیچ چیز جز صحبت کردن با هم فکر نکنید. اولین گام برای داشتن روابطی محکم با مادر همین است. هر چه بیشتر با مادر صحبت کنید، موفق تر خواهید بود.
2- فکر نکنید که مادرتان درکتان نمی کند.
شکست در ارتباطات و دور شدن از هم زمانی اتفاق می افتد که فرد فکر می کند، طرف مقابل افکار و احساساتش را درک نمی کند. این مسئله در بین روابط جوانان با والدین بسیار دیده می شود. این باور، کاملاً غلط بوده؛ و به این دلیل که، جوانان به صورت شفاف افکار و احساساتشان را برای والدین بیان نمی کنند، این اتفاق می افتد. در کنار مادر نشسته و همه ی احساسات و افکارتان، دیدگاه و آنچه از زندگی می خواهید را بدون رودربایستی، ترس و یا خجالت با او در میان بگذارید و اجازه دهید از تمام اتفاقات زندگیتان آگاه بوده و هیچ چیز پنهانی در بین شما وجود نداشته باشد. این کار باعث می شود، راحت تر بتواند درکتان کرده و با شما همراه شود.
3- روابطتان را متقابل کنید.
هیچگاه از مادر انتظار نداشته باشید که فقط او شنونده ی حرف هایتان بوده و درکتان کند. به همان میزان که شما انتظار دارید او همراهتان باشد، شما هم باید با او همگام باشید، به توصیه ها، نصیحت ها و دیدگاه هایش احترام بگذارید، تا بتوانید همیشه در کنار هم برای رسیدن به هدف هایتان تلاش کرده و با هم صمیمی باشید.
4- سوالات فراوانی از او بپرسید.
اگر با حرف هایش مخالف هستید، به جای اینکه بگویید او مرا درک نمی کند، آنقدر سوال بپرسید و آنقدر با او حرف بزنید تا بتوانید یکدیگر را متقاعد کنید. حتی اگر افکارتان کاملاً مخالف هم است، هیچگاه سعی نکنید به روابطتان با هم خاتمه دهید. به عکس، هر چه مخالفت بیشتر، صحبت، بحث و گفتگو ها هم باید بیشتر شود. در نتیجه هر چه صحبت کردن بیشتر باشد، رسیدن به یک نقطه ی مشترک و صمیمیت افزایش می یابد. حتی اگر هیچگاه هم با یکدیگر هم فکر نشدید، صحبت کردن را پایان ندهید. صحبت، صمیمیت را بیشتر کرده و از دور شدن جلوگیری می کند.
5- هیچگاه اجازه ندهید مخالفت هایتان به مشاجره تبدیل شود.
مهم ترین اصلی که در صمیمت بیشتر با مادر وجود دارد، داشتن روابطی سالم است. حتی اگر در تمامی موارد با هم مخالف هستید، می توانید ساعت ها با هم بحث کنید. اما هیچگاه اجازه ندهید مشاجره ای بینتان به وجود آید؛ چون تاثیری عکس دارد. همیشه به او و نظراتش حتی اگر اشتباه باشد، احترام بگذارید و سعی کنید بدون هیچ دعوا و مشاجره ای و با دلیل و منطق نظراتتان را به اشتراک بگذارید.
اوقاتی را در کنار هم بگذرانید.
1- برخلاف تصورتان که ممکن است فکر کنید کارها و مکان هایی که شما دوست دارید مورد علاقه ی مادر نیست یا به عکس.
همیشه فعالیت ها و مکان هایی وجود دارند که بودن در آن مکان یا انجام آن کارها برای هردویتان جذاب و دوست داشتنی می باشد. اصلاً امکان ندارد که حتی یک مکان یا یک فعالیت هم وجود نداشته باشد. فکر کنید و آن را بیابید و همیشه سعی کنید، ساعاتی را با مادرتان در آن مکان گزرانده یا به انجام آن فعالیت بپردازید. این کار در هر چه صمیمی تر شدن و محکم شدن روابط بسیار تاثیر دارد.
2- روی کیفیت در کنار هم بودنتان هم تمرکز کنید.
صرفاً در کنار هم بودن در یک محل نمی تواند روابطتان را صمیمی کند. کنار هم بودن را بهانه ای برای داشتن تعامل و ارتباط بدانید و از علایقتان و احساساتتان و دلایل دوست داشتن آن محل و انجام آن فعالیت برای هم گفته و خود را به مادرتان هر چه بیشتر نزدیک کنید.
3- روزهای خاص مثل تولد و روز مادر یا هر نوع مناسبتی که برای مادرتان اتفاق افتاده را جشن بگیرید.
اجازه دهید که مادر بداند چقدر او را دوست دارید و چقدر مایلید وقتتان را به بهانه های مختلف با او سپری کرده و تا چه حد برای صمیمی شدن و ایجاد روابطی محکم و دوستانه با او در تلاش هستید.
4- احساساتتان را بروز دهید.
بدون توجه به مقدار زمانی که با او سپری می کنید یا میزان صحبت و ارتباطی که با او دارید، احساساتتان را و میزان دوست داشتنتان را زبانی و با بوسیدن و در آغوش گرفتنش به او ابراز کنید. در مقابل کارهایی که برایتان انجام می دهد، حتی اگر کار بسیار ساده ای مثل غذا پختن باشد، از او تشکر کرده و با کمک کردن در کارهایش و نیکی کردن به او، نشان دهید که چه میزان وجودش برایتان ارزشمند بوده و چقدر هوایش را دارید.
برای تحکیم روابطتان
1- خود را تغییر دهید.
آن چیزی که تاکنون باعث شده است، شما را از مادرتان دور کند را باید کاملاً تغییر داده و عوض شوید. اگر قبلاً به او بی احترامی می کردید، دروغ می گفتید و کارهایی را به دور از چشم او انجام می دادید، از اعتماد او سوء استفاده کرده و به او خیانت می کردید، همه را نه تنها باید جبران کرده و مسئولیت پذیرتر شوید، بلکه از تکرار آن به شدت خودداری کنید. در غیر این صورت، نه تنها روابطتان تقویت نشده بلکه روز به روز هم از یکدیگر دورتر می شوید.
2- با مادر همدلی کنید.
همیشه در مسائل و مشکلاتی که در زندگی به وجود می آید به جای اینکه در مقابل او قرار بگیرید و او را به خاطر رفتارها و واکنشش در مسائل سرزنش کنید، سعی کنید خود را جای او گذاشته و از منظر او به مسئله نگاه کنید. به یاد داشته باشید، که تجربه ی او از شما بیشتر بوده و رفتار او اصلاً شایسته ی سرزنش از طرف شما نیست. به علاوه او هم انسانی جایزالخطا است. پس همیشه به جای اینکه در مقابل او قرار بگیرید، با همدلی در کنارش باشید تا صمیمیت بین شما هر چه بیشتر شود.
3- گذشته را کلاً فراموش کرده و مادرتان را ببخشید.
اگر مسئله ای در گذشته بوده که حرف ها و رفتار او باعث ناراحتیتان شده، تمام مسائل گذشته را فراموش کرده و او را ببخشید و سعی کنید گذشته روی روابط امروزتان به هیچ وجه تاثیر نگذارد. از آن ها یادی نکنید و حتی در بحث ها هم گذشته را وارد حال نکنید. از مادرتان هم بخواهید شما را بخشیده و گذشته را فراموش کند.
همچنین برای اطلاع از نحوه برقراری رابطه صمیمانه و دوستانه با جوانان به لینک زیر از وب سایت فن تریکس مراجعه کنید.
>>> نحوه برقراری رابطه صمیمانه و دوستانه با جوانان <<<
* وارد بحث شوید و دیدگاه هایتان را به اشتراک بگذارید.
* پس از تایید دیدگاه، ارسال پاسخ توسط دیگران، و یا ثبت دیدگاه جدید توسط سایر کاربران در مطالب مورد علاقه خود، ایمیل اطلاع رسانی دریافت کنید.
* با دریافت لایک از سایر کاربران دیدگاه خود را به جایگاه های بالاتر برسانید.
* با ثبت دیدگاه سازنده و مفید، نظر نویسنده مطلب را جهت پین کردن دیدگاهتان جلب کنید.
* تنها با آموزش و یادگیری می توان آینده را ساخت. پس اگر مطلب یا دیدگاه مفیدی در رابطه با این مقاله دارید، حتما در قسمت دیدگاه ها با دوستان خود در میان بگذارید.
من مادرم اصلا بامن خوب نیست مغرور وغرورش را به خاطر من کنار نمیزارد و اصلا به من از بچگی محبت نمی کنه ومشکلاتی که دارد را سر من خالی می کند و حرف های دلخراشی به من می زند وخیلی دلم را میشکند چکار کنم
دنیاهنوز قشنگیاشو داره نا امید نشو در آینده پدر یا مادری بشو که بچت از اینکه تو والدینش هسی لذت ببره نه زجر بکشه💜
سلام من همیشه میخوام با مامانم خوب باشم ولی غرورم نمیذاره.آخه فقط اینا نیست رفتارای اونم خیلی ازار دهنده اس همش مسخرم میکنه یا تخریبم میکنه.خیلی کم پیش میاد بهم انگیزه بده.منم البته کم کاری میکنم و کم باهاش حرف میزنم.انتظار هم ندارم بیاد درکم کنه و خودش پیشقدم بشه… بیشتر بخوانید.
من بابام اینجوریه === البته راه کار اینکه از ظهر به بعد بری سمت مامانت و همیشه اول سر صحبتت را با چیزایی که اون دوست داره شروع کن – مثل تعریف کردن ازش یا مثلا خوراکی که برای ظهر درست کرده بوده و یا یک کاری که به تازگی… بیشتر بخوانید.
منی که فاز مامانم مشخص نیست:/نمیدونم به کدوم فازش برقصم🤦🏻♀️اصلا به حرفام توجه نمیکنه و فقط حرف خودش رو قبول داره😣🤦🏻♀️
منم ک ۲۱ سالمه نمیدونم چیکار کنم 🤦کاش ی ذره همراهمون بودن
فقط نصیحت میکنن
واقعا
باسلاممن12 سالمهودختر هستمیهداداش6سالهدارم
کهمامانبابامبهداداشمبیشتر ازمنمحبتمیکنند
مندوست.دارمباماماانممثلیهرفیقدردودلکنمامابیتوجهیمیکنه. تازهمنب. خدا یه بارم چیزازسایتسفارشندادمبرای اینکه مامانم نمیزارهکارت بانکیمندستمامانمه رویسیسمونیم برامتختنگرفتن
رفتارممبا مامانم خیلیبده شما بگید چیکار.کنم😔😕
همیشههمازاینمشکلاتگریممیگیره😕😔😪🤣
بله داستان من شما خیلی شبیه من دختر ۱۲ ساله هستم و مامان بابای من بیشتر به داداش ۸ساله. من توجه میکنن و من همیشه تنها میمونم
شبیه من اصلا دوسم ندارع و اصلا باهم درد و دل نمیکنه حتی خیلی هم بد اخلاقه
به خواهر بزرگم خیلییییی توجه میکنن
پسرم ۱۵ من مامانم چند سال پیش از بابام طلاق گرفته با مامانم مشکلی ندارم سرکار میره صبح تا عصر من دوخواهرم دارم یکیش برگ یکیش کوچیک اکثر مسئولیتشون گردن منه من حرص نمیخورم ولی خسته شدم واقعا خسته شدم با پول تهدید میکنن همدیگرو مسخره میکنن بچه های مایه… بیشتر بخوانید.
پدر و مادرم منو درک نمیکنن اصلا رابطه دوستانه نداریم و همش منو نصیحت میکنن
من هر موقع هرچی از مامانم میپرسم میگه حوصله ندارم یا تو اینترنت سرچ کن هیچوقت با مهربونی نمیشه یه کاری بکن من نمیدونم چیکار کنم خوب. من روابطم با مامانم خوبه مثلا با هم میخندیم با هم صحبت میکنیم ولی بیشتر اوقات یا حوصله نداره یا کار نداره هرچی… بیشتر بخوانید.
نمیدونم چرا ولی همیشه سعی میکنم به مامانم اهمیت بدم ولی اون هیچ وقت جدیش نمیگیره و به من هیچ علاقه ای نشون نمیده و معلومه که از من متنفره💔
نمیدونم از کِی اینطوری شد..از یه سنی مامانم فقط به من اهمیت میداد ولی الان بین منو خواهرم کاملا واضح فرق میزاره..خواهرم ۲۰ سالشه و من فقط ۱۴ سالمه..درسته با مامانم کم حرف میزنم ولی دلیل داره ، هربار که به خواهرم اهمیت میده و اونو میکوبونه تو سرم از… بیشتر بخوانید.
لطفا کسی به من کمک کنه هر کاری برای مامانم انجام میدم رو نمیبینه کار های که براش انجام ندادم رو میزنه سرم هر کاری میکنم میگه چرا ان کار نکردی این کار نکردی والا خسته شدم گوشهام درد میکنه از بس فقط داد میزنه سرم یا سرش تو نت… بیشتر بخوانید.
خیلی دوس دارم بهش محبت کنم اماچون محبتی ندیدم ازش براهمین نمیتونم سختمه
خب اینجاست که باید از خود گذشتگی کنی و پایش بگذاری تا باهم خوب بشید بعضی جاها واقعا ارزششو داره
سلام لطفاراهنمایی ام کنیدچون تامیخوام منطقی بحرفم سروصدامیکنه نمیزاره میخوام محبت کنم بیرون میکنه من روبراش تولدوکادومیگیرم میگه لوس بازی هاچیه ومیگم بیابریم بیرون میگ دلخوشی میخوادنمیدونم چطوری نزدیک بشم من😔😔😔😔😔
اما منی که همرو امتحان کردم چی
من دیدگاه بعضیا میبینم میگم خوشبحالشون سطح دغدغشون چقدر کمه
درود برشما من بامامانم مشکل خاصی ندارم ولی جدیدا از وقتی خواهرم به دنیا آمده یکمی توجهش بهم کم شده از اون همه مهربونیکه وقتی کوچیکتر بودم بهم میکرد. خیلی خیلی کم شده 😶هرچند من خیلی خواهرم رو دوست دارم و یه ذره هم بهس حسودی نمیکنم.کلا مامانم یه جوری… بیشتر بخوانید.
تازه مامانم من رو با کسی مقایسه نمیکنه همیشه برام وقت میگذاره و باهام بازی میکننه و وقتی من و خواهرم میخوایم باهاش بازی کنیم میگه=تا شما ها یک بازی خوشگل کنید من هم کارهام تموم میشه و برامون بازی طراحی میکنه و ما هم توی انتخاب بازی هامون نظر… بیشتر بخوانید.
خیلی خوبه پایدار باشه
خوشا به سعادتت
سلام من من که ۱۱ سالمه با مادرم خیلی مشکل دارم ، مامانم فقط تا هفت سالگی با من خوب بود . الان با من مثل دختر ۲۵ ساله رفتار میکنه – بهم گیر میده ‘ من همش خونه رو تمیز میکنم . ظرف هارو میشورم در کار های آشپزی… بیشتر بخوانید.
ببین گریه کردن هیچ خوب نیس و تو باید یکم محبت از خودت نشون بدی تو کارشون کمک کردن که چیزی نیس تو باید بهش محبت نشون بدی مثلا موقع جارو کشیدن با ناز بگو مامان جونم تو خسته ایی بزار بقیه کار هارو من انحام بدم تو برو یکم… بیشتر بخوانید.
(مامان من منو دوست انگار نداره هیچ حس مادرونه بهم نمیده بودنش با نبودش فرقی نمی کنه من دارای یک خواهر و دو برادر هستم اون هارو بیشتر دوست داره مخصوصن داداش بزرگه من همش کار خونه رو میکنم ولی قدر نمی دونه تاحالا یک بار هم شده بهم نگوفته… بیشتر بخوانید.
گریه خوب نیست خب من اینطوری بودم البته الان بهتر شدم.مامان من که اینطوریه.بااینکه کلا بهم گیر میده ولی خب قلبا خیلی خیلی منو دوست داره.این شیوه منه:۵تا یک هفته با مادرت به هیچ وجه حرف نزن خودشون دلشون برامون تنگ میشه ولی این شیوه موقتیه و کلا تو زات… بیشتر بخوانید.
سلام به همه بچه ها❣️ من خودم بچه ام ۱۲ سالمه 🤘🦋 من که مادرم خوبه با هام هر پنجشنبه . و جمعه و دوشنبه و چهارشنبه میریم همیشه از صبح تا شب بیرون منو مادرم به شدت زیاد دوست داره پدرم خیلی منو دوست داره هرچی برام فرآهم میکنه… بیشتر بخوانید.
من ۱۳ سالمه و یک دختر هستم من از پارسال تا به حال مامانم داره ارم دور تر می شه و همه جیزش شده درس های من و یک بار یخواطرش کتک خوردم و وقتی بیست میارم عاشقم میشه ولی این نیست چرا نمی تونی یکم از ته دلت دوست… بیشتر بخوانید.
بعضیا میان میگن مامانم فلانه مامانم بهمان خب اگه مامانمن هم سرکار نره خونه بشینه باما خیلی خوب هم رفتار میکرد امیدوارم وضع هممون خوب بشه
مامان من که عاشقمه همیشه من رو بوس میکنه و نازم میکنه و بغلم میکنه بین من و خواهرم هم فرق نمگذاره و نمره هام هم اصلا براش مهم نیست می گه اگه توی نمره هات به من راست بگی من خیلی بیشتر خوشحال میشم . اگه هم نمره ی… بیشتر بخوانید.
ببین فقط نمره و این چیزای چرت و پرت نیست..مهم درک کردن بچست
حاجی باشه فهمیدیم مامان تو عالیه 🦥😂😂
نصف کامنت ها رو از محبت های مامانت نوشتی
من اصلا مامانم باهام به غیر از درس صحبت نمیکنه چیکار کنیم؟
😞چراااااا 😩
مث من مامانم فقد منو نصیحت میکنه🥲
منم تقریبا همینم
بشینین باهم فیلم تماشا کنید و بیشتر وقت بگذرونید
واقعا عالی بود
سلاممنیهدختر12سالهایهستمکهمامانماصلاباهامخوب
رفتار نمیکنه تازه یه داداش 6سالهدارمکههمشبهاونمحبتمیکنهالبته هم مامانم
همبابام. مندوستدارممثل بقیه مامانم رو بغلکنموباهاشدردودلکنم. اما بهم بیتوجهیمیکنه
تازه منتاهالابهخدایهچیزازسایتسفارشندادمچوننمیزاره
مامانم. هر چیز که احتیاج دارم
برامنمیگیرن تخت هم ندارم ازهموناول برامنگرفتن😪😔خیلی ناراحتم لطفا بهمکمککنیدکهچکارکنم
سلام مامان من یه بچه ی کوچیک داره و وقت برا صمیم شدن باهم نداریم منم خودم کلی درس دارم و همش با خواهرم دعوا میکنم اونم بخاطر دعواهای ما همیشه عصبانی مامان من خیلی عصبیه البته من بش حق میدم چون ….. میشه از راه چت صمیمی بشیم یا… بیشتر بخوانید.
دقیقا منم همینطور
میتونی به خواهرت یا مادرت بیشتر توجه کنی مثلا اگ سنت زیاده واسشون برنامه بریز بگو مامان بیا همگی بریم بیرون یا اینکه میتونی بگی هر اخر هفته برین پیک نیک. خودم دوازده سالمه و سه تا خواهر دارم و یه برادر و من بچه اولی ام و کلییی درس… بیشتر بخوانید.
سلام من اسممو لئون گذاشتم تا منو نشناسن من پسرم ۱۵سالمه مادرم با پدرم چند سال پیش بخاطر مشکلات زیاد پدرم فکر کنم بدترین ادم دنیا همون بوده😂اینم شانس مایه ولی خب ب زندگیمون ادامه میدیم من دو خواهرم دارم اکثرا مسئولیتشون گردن منه من بعضی موقع ها منم خسته… بیشتر بخوانید.